سلام به همه ی دوستان گلم
بخاطر همه ی همکاری هاتون متشکرم، من با لطف خدا و همکاری شما دوستان و تلاش خودم موفق شدم رتبه دوم را در ناحیه کسب کنم. البته خودم انتظار داشتم رتبه اول را کسب کنم اما خب بازم راضیم.
خیلی دوستتون دارم.
مریم فرخی
سلام به همه ی دوستان گلم
بخاطر همه ی همکاری هاتون متشکرم، من با لطف خدا و همکاری شما دوستان و تلاش خودم موفق شدم رتبه دوم را در ناحیه کسب کنم. البته خودم انتظار داشتم رتبه اول را کسب کنم اما خب بازم راضیم.
خیلی دوستتون دارم.
مریم فرخی
سلام به همه دوستای گلم
میخواستم نظرتون رو درمورد گذاشتن مطلب جدید درمورد بقیه امام ها و علما و مراجع تقلیدو... سایر افراد برجسته ی دینمون بدونم
لطفا نظر بدین
در زندگی پرفراز و نشیب امام زین العابدین علیه السلام نکات بسیار مهمی برای بحث و بررسی وجود دارد. در اینجا گوشهای از نقش احیاگر سیدالساجدین حضرت امام زین العابدین علیه السلام را از کربلا تا شهادت در چند محور به صورت گذرا مورد بررسی قرار میدهیم
1 - بیماری امام سجاد علیه السلام
2 - نقش آن حضرت در زنده نگهداشتن قیام عاشورا
3 - حضور ایشان در جمع اسرای اهل بیت علیهم السلام
4 - خطبه های حضرت سجاد از کربلا تا مدینه
5- امام سجاد علیه سلام در مسیر شام
6- شهادت آن امام همام
الف - بیماری امام سجاد علیه السلام
برخی از مورخان معتقدند که امام زین العابدین علیه السلام در واقعه جانگداز و خونین کربلا 24 ساله بوده است و بعضی دیگر نوشته اند که از سن مبارکش 22 سال میگذشت. محمد بن سعد در کتابش مینویسد:
«علی بن الحسین علیهما السلام در واقعه کربلا همراه پدرش بود و در آن هنگام از عمر شریفش 23 سال میگذشت. فرزند ایشان، امام محمد باقر علیه السلام که امام سجادعلیه السلام از کربلا تا شهادت همراه پدر بود، سه یا چهار ساله بود. امام زین العابدین در آن هنگام به سبب بیماری در جهاد شرکت نکرد و خداوند او را برای هدایت مسلمانان نگه داشت و نسل رسول الله صلی الله علیه وآله از فاطمه علیها السلام در ذریه امام حسین علیه السلام به امام سجاد علیه السلام و اولاد او منحصر گردید.»
شیخ مفید در این باره میگوید:
«همین که امام حسین علیه السلام شربت شهادت نوشید، شمر به قصد کشتن امام سجاد علیه السلام نیز حمله برد. امام زین العابدین علیه السلام در بستر بیماری به سر میبرد و حمید بن مسلم به دفاع پرداخت و حمله شمر را مانع گردید. عمر بن سعد آن حضرت را در حالی که از بیماری رنج میبرد با اهل بیتبه کوفه انتقال داد.» (3)
امام سجاد علیه السلام در قیام خونین کربلا مدت کوتاهی - بنا به مشیت الهی - بیمار بود و پس از بهبودی، مدت 35 سال امامت و زعامت جامعه مسلمین را تداوم بخشید. این که برخی این امام همام را دائم المریض معرفی کرده اند تا آنجا که در اذهان عوام این قضیه مانده است، در حقیقت نسبت به امام چهارم علیه السلام و فداکاریهای ایشان بی توجهی کرده اند.
عباس بن علی
عباس بن علی (به عربی: العباس بن علی بن ابی طالب) ملقب به قمر بنی هاشم و مشهور به ابوالفضل که در نبرد کربلا شجاعانه جنگید. پدرش علی بن ابیطالب و مادرش فاطمه کلابیه امالبنین است. او در چهارم شعبان سال ۲۶ ه. ق متولد شد. وی در دهم محرم (عاشورا) در کربلا همراه تمامی دیگر یاران برادر ناتنیاش حسین بن علی، امام سوم شیعیان، در حال آوردن آب از رود فرات جهت رفع تشنگی اهل بیت کشته شد. مراسم یادبود کشته شدن وی، در روز نهم محرم (تاسوعا) برگزار میشود.
زندگی
کنیه اش ابوالفضل است، و به او القاب دیگر مانند «قمر بنی هاشم»، «سقای کربلا»، «علمدار حسین» و غیره نیز دادهاند. طبق روایات شیعه او جوانی دلاور، زیبا و بلند قد بودهاست، در جنگهای صفین و نهروان در کنار پدرش علی جنگیده بوده و او یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروف میباشند.
او سه برادر تنی به نامهای جعفر، عبدالله و عثمان داشت که همگی آنان در روز عاشورا سال ۶۱ ه. ق در کربلا کشته شدند. او با لبابه دختر عبیدالله بن عباس ازدواج کرد و دارای دو فرزند به نامهای عبیداللّه و محمد شد. محمد در سن پانزده سالگی در روز عاشورا در کربلا کشته شد و عبیداللّه قاضی مکه و مدینه بود
زینب
زینب کبری سومین فرزند فاطمه و علی بن ابیطالب است. وی از زنان مقدس نزد شیعیان است و آنها از وی با عنوان حضرت زینب یاد میکنند. زینب خواهر کوچکتر از حسین بن علی، در واقعه کربلا حاضر بود و پس از آن نیز هنگام اسارت، در دفاع از حقانیت برادر خود، همانند علی بن حسین (امام چهارم شیعه) نقشی ویژه داشت.
نامگذاری
طبق روایات شیعه، هنگام تولد زینب، چون محمد در سفر بود، فاطمه از همسرش علی درخواست کرد که نامی برای فرزندشان انتخاب کند. علی در جواب گفت: من بر پدرت سبقت نمیگیرم، صبر میکنیم تا پیامبر از سفر برگردد. چون محمد بازگشت و خبر تولد نوزاد زهرا را از زبان علی شنید گفت: فرزندان فاطمه فرزندان منند ولی خداوند درباره آنان تصمیم میگیرد (ناسخ التواریخ، جلد زینبیه، ص 47). بعد از آن جبرئیل نازل شد و پیام آورد که خداوند سلام میرساند و میگوید: نام این دختر را زینب بگذارید که این نام را در لوح محفوظ نوشتهام. آنگاه محمد زینب را گرفت و بوسید و گفت: توصیه میکنم که همه این دختر را احترام کنند، که او مانند خدیجه کبری است (خصائص الزینبیه، ص ۱۵)
قاسم بن حسن
اسم پسر حسن پسر علی پسر ابیطالب از یاران عمویش حسین بن علی در واقعه عاشورا بود که در سن سیزده سالگی پس از نبردی توسط عمر بن سعد کشته شد.
شناسنامه
قاسم پسر حسن مجتبی و کنیزی به نام «نرگس» بودهاست. به گزارش مقتلها نوجوانی خیلی زیبارو و «چون ماه» بود.
شب عاشورا
آوردهاند که در شب نبرد کربلا که حسین بن علی نور را کشت و گفت هرکه میخواهد برود، او ماند. وی از عمویش پرسید که: آیا فردا شهید میشوم؟ حسین بن علی در پاسخ پرسید: مرگ در رکاب من تو را چون است؟ او نیز گفت: شیرینتر از عسل. سپس امام حسین بدو گفت که: آری تو نیز شهید خواهی شد.
دستور گرفتن از حسین بن علی
وی پس از عون بن عبدالله جعفر (پسر زینب بنت علی یا پسر همسرش) پیش حسین بن علی رفت و از او دستوری خواست. ولی حسین بن علی به او دستوری نداد. وی پس از اصرار فراوان توانست از او اجازه گیرد. نیز در حدیثی از سجاد بن حسین امام چهارم شیعیان آمدهاست که وی پس از علی اکبر به میدان رفت.
آوردهاند که او با حسین بن علی بسی گریست تا از هوش رفت. نیز گفتهاند که بازوبند یا نشانی از پدرش داشت که به سفارش مادرش پس از آن که حسین بن علی به او دستوری نداد، بازش کرد و خواندش. دستخط حسن بن علی بود که از حسین بن علی خواستهبود به او اجازه میدان دهند ، حسین بن علی نیز در پیرو این امر وی راعازم میدان کرد.
عبدالله بن حسین معرف به علی اصغر (به عربی: عبدالله بن حسین علی الأصغر) نام کوچکترین فرزند حسین بن علی (امام سوم شیعیان) است که مادرش رباب بنت امرئ القیس میباشد علی اصغر که در ۱۰ رجب سال ۶۰ هجری در مدینه متولد شده و در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری در شش ماهگی در کربلا کشته شد. علی اصغر یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروف میباشند.
کشته شدن
در جزئیات کشته شدن وی اختلافهای است ولی در کل علما نحوه آن را اینگونه بیان میکنند
در روز عاشورا در کربلا علی اصغر شیرخوار بود و از تشنگی بی تاب شده بود حسین بن علی او را به میدان جنگ میبرد و او را بر دو دستان خود قرار میدهد و میگوید
از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نماندهاست. نمیبینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟ اگر مرا رحم نمیکنید حداقل به این کودک رحم کنید.
در این حال در بین سپاهیان عمر سعد تشکیک ایجاد شد که ما برای جنگیدن با کودکان نیامدهایم در این حال عمر سعد به حرمله (حرمله بن کاهل اسدی) دستور داد که با تیر سه شعبه کودک را بکشد و در این حین که حسین بن علی در حال گفتگو بود تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید.حسین بن علی خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید
حضرت علی اکبر :
علی بن حسین (به عربی علي بن حسين؛ ۱۱ شعبان ۳۶ هجری قمری – ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری) معروف به علیاکبر فرزند ارشد حسین بن علی و مادرش لیلا دختر ابی مره است. او در حالی که ۲۵ سال سن داشت اولین نفر از بنیهاشم بود که به میدان نبرد در واقعه کربلا رفت و کشته شد.بدن او بعد مجروح شدنش توسط دشمن تکه تکه شد و سر بریده او در قبرستان بابالصغیر به خاک سپرده شدند.
لقب
در اینکه لقب علیاکبر متعلق به اوست یا امام سجاد اختلاف وجود دارد. بیشتر منابع تاریخی لقب علیاکبر را متعلق به او میدانند، در مقابل برخی به او لقب علیاصغر داده و لقب علیاکبر را جزء القاب امام سجاد برشمردهاند. البته منابع شیعی لقب علیاصغر را به عبدالله بن حسین، فرزند نوزاد حسین بن علی نسبت دادهاند
زندگی
در اینکه سن او هنگام کشتهشدن چقدر بوده است بین ۱۸، ۱۹، ۲۳ و ۲۵ سال اختلاف وجود دارد، اما از آنجا امام سجاد در کربلا ۲۳ سال سن داشت و علی اکبر از او بزرگتر بوده میتواند گفت علی اکبر در سن ۲۵ سالگی کشته شده است. بنابراین نقل تاریخی چون واقعه کربلا در سال ۶۱ هجری قمری بود میتوان گفت او در سال ۳۶ هجری قمری متولد شده است.
او از نظر ظاهر و خلق و خوی بیشترین شباهت را به پیامبر اسلام محمد داشته است. این شباهت تا حدی بوده است که اهل بیت هر وقت مشتاق دیدن محمد میشدند، به او نگاه میکردند
برای آگاهی از قیام امام حسین (ع) و نتایج آن، این پرسش پیش می آید که آیا قیام حسینی به نتایج و اهداف خاصی دست یافت و واقعیتی را دگرگون ساخت؟ بسیاری از تاریخ دانان مدعی اند که قیام حسینی شکست خورد، زیرا برای جهان پیروزی سیاسی فوری بر نداشت . برای درک بهتر نهضت حسینی (ع) باید هدف ها و نتایج آن را خارج از پیروزی فوری و سریع و در دست گرفتن زمام امور جستجو کرد . نباید این انقلاب را مانند سایر انقلابات ملاحظه کرد بلکه باید نتایج آن را در امور زیر ملاحظه نمود . (1)
1 . در هم شکستن چار چوب ساختگی دینی که امویان و یارانشان تسلط خود را بر آن استوار ساخته بودند و رسوا ساختن روح لامذهبی جاهلیت، که روش حکومت آن زمان بود . از آن زمان که روح بی دینی در جامعه و در میان همه طبقات اجتماع شایع شده بود و بی آن که پرده از آن برداشته شود، و بی آنکه ساختگی بودن آن و دور بودن آن از دین در میان مردم بر ملا شده باشد، امام حسین (ع) تنها کسی بود که می توانست حکام را رسوا سازد و دوری بسیار این بدعت ها را از اسلام آشکار نماید . از این رو، قیام او حد فاصل بین اسلام و حکومت اموی بود و می توانست چهره حقیقی و آلودگی حکام اموری آن را نشان دهد .
2 . احساس گناه ناشی از شهادت جانسوز امام حسین (ع) و یارانش در کربلا موجی شدید از احساس گناه در وجدان هر مسلمانی برانگیخت . آنان پی بردند که می توانستند او را یاری دهند . اما از آن پس که با او برای قیام پیمان بستند او را یاری نکردند . این احساس گناه دو جنبه داشت: از یک سو، انسان را وادار می ساخت که گناهی را که مرتکب شده با کفاره بشوید و از سوی دیگر، نسبت به کسانی که او را به ارتکاب چنین گناهی واداشته بودند، احساس کنیه و نفرت کند . به طوری که انگیزه انقلاب های متعددی که در اثر قتل امام حسین (ع) بر پا شد، همان کفاره یاری نکردن به آن حضرت، و انتقام گرفتن از امویان بود .
این احساس گناه همواره بر افروخته بود و در هر فرصتی انگیزه انتقام از بنی امیه و قیام بر ضد ستمگران بود .
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است. امام حسین(ع)
ناتوان ترين مردم کسی است که از دعا کردن واماند و بخيل ترين مردم کسی است که از سلام کردن واماند. امام حسین(ع)
چه دارد آن كس كه تو را ندارد؟ و چه ندارد آن كه تو را دارد؟ آن كس كه به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان كرده است . امام حسین(ع)
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد، امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد. امام حسین(ع)
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد. امام حسین(ع)
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند. امام حسین(ع)
نبرد کربلا جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری (۲۰ مهر ۵۹ خورشیدی[۱] برابر ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی[۲]) اتفاق افتاد. روز نبرد به عاشورا نیز معروف است. این نبرد میان سپاه کم تعداد حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام) و سپاه اعزامی از سوی یزید بن معاویه (دومین پادشاه دودمان اموی) در نزدیکی محلی به نام کربلا (در عراق کنونی) در گرفت. دلیل یزید بن معاویه برای جنگ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. حسین بن علی (امام سوم شیعیان) نیز حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیر شرعی و غیرقانونی می دانست که بر خلاف پیمان صلح حسن بن علی و معاویه پسر ابوسفیان به شکلی مورثی به یزید اول رسیده بود.
حسین بن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر در کربلا اردو زد. در روز هفتم محرم آب را بر حسین بن علی و همراهانش بستند و در نهم محرم، شمر با ۴۰۰۰ نفر و نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر بن سعد دستور داده بود با حسین بن علی بجنگند و او را بکشد و اگر این کار از دست او برنمیآید، فرماندهی را به شمر واگذارد.
روز دهم محرم سپاهیان حسین بن علی و عمر سعد در مقابل هم قرار گرفتند. به روایت ابومخنف تعداد سپاه حسین ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده[۳] و به روایت محمد باقر چهل و پنج سوار و صد نفر پیاده[۴] بود. در مقابل او سپاه عمر بن سعد با حدود ۳۰۰۰۰ نفر قرار داشت.[۵] جنگ آغاز شد و حسین و یارانش کشته شدند. پس از جان باختن حسین، سپاه عمر بن سعد سر ۷۲ تن از لشکریان حسین به علاوه سر علی اصغر فرزند ۶ ماهه او را جدا کرده و بر بالای نیزهها گذاشتند و بر اجساد کشته شدگان اسب تاختند.[۶]
خیمهها تاراج و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی بهنام بجدل بن سلیم برای بدستآوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد کشتهشدگان کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد پس از سه روز توسط قوم بنیاسد دفن شدند.[۷]
پس از رویداد کربلا تعدادی از زنان و کودکان وابسته به سپاه حسین بن علی، اسیر و زندانی شده و آنان را به شام محل زمامداری یزید بن معاویه فرستادند. از دیدگاه مسلمانان کشته شدگان در نبرد کربلا شهید تلقی میگردند. پس از این نبرد حسین بن علی ملقب به لقب سیدالشهداء (سرور و آقای همه شهیدان) گردید.
هر ساله شیعیان، علویان و بسیاری از سنیان در ۱۰ روز نخست ماه محرم هر سال با برگزاری مراسمهای سوگواری از آن واقعه یاد میکنند. عزاداریها با رسیدن روز دهم (عاشورا) به اوج خود میرسد.
هر چند به لحاظ نظامی ابعاد این نبرد بزرگ نبودهاست اما اثر اعتقادی و سیاسی بزرگی داشتهاست. نبرد کربلا یک واقعه تاریخی و اساسی در سنت و رسم شیعیان و تاریخ این مذهب محسوب میگردد. این درگیری هر ساله و به تناوب با برگزاری یادمانها و عزاداریها روایت و حکایت میشود. این رویداد از یک سو سبب تضعیف مشروعت سیاسی حکومت بنی امیه شدهاست. به طوری که پس از آن قیامهای فراوانی با شعار خونخواهی حسین بر ضد آن حکومت رخ داد و در نهایت منجر به سقوط آن شد. از سوی دیگر نقشی چشمگیر بر هویت اجتماعی و اعتقادی شیعیان طی سدههای بعد تا به امروز داشتهاست.
شیعیان معتقد هستند فداکاری حسین بن علی و رسالت نبرد کربلا به فرمان الهی بوده است و این رخداد تاریخی را لازمه بیدار شدن و آگاه شدن امت اسلامی و توقف غصب خلافت مسلمین به وسیله یزید میدانند.
از زمانى كه قيام امام حسين(عليه السلام) با آن شرايط و ويژگى هاى خاص اتفاق افتاده است، سؤالاهايى در ميان نخبگان و انديشمندان و حتى مردم عادى مطرح بوده است كه، انگيزه اصلى امام(عليه السلام) از اقدام به چنين كارى چه بوده است؟ آيا دعوت كوفيان فلسفه قيام آن حضرت بوده، يا قيام امام(عليه السلام) علت دعوت كوفيان؟ آيا دستيابى به حكومت، علت اصلى و غايت نهايى اين نهضت بوده است يا ايجاد اصلاحات و تغييرهاى محدود در ساختار حكومت اسلامى هم مى توانست هدف امام(عليه السلام)را تأمين كند؟ اگر هدف اصلى قيام، اصلاح وضعيت امت و جامعه اسلامى بود، آيا حضرت نمى توانست به شيوه مسالمت آميز به هدف خويش جامه عمل بپوشاند تا مردم شاهد ريختن خون فرزندان پيامبر(صلى الله عليه وآله)و به اسارت رفتن اهل بيت(عليهم السلام) آن حضرت نباشد؟ و...
اين پرسش ها و مانند آنها، هر كدام حاكى از نگرش ها و ديدگاه هاى خاص افراد به اين حادثه است. البته يكى از علل فزونى پرسش ها و ديدگاه ها درباره فلسفه قيام حضرت را بايد در پيچيدگى خاص و چند بُعدى بودن اين نهضت جست و جو كرد. نهضتى كه در طول تاريخ اسلام، نظيرى نمى توان براى آن يافت.
نكته ديگرى كه تحليل چنين حادثه اى را مشكل مى سازد، عكس العمل دور از انتظار و غيرقابل باور و پذيرش بسيارى از مسلمانان در برابر اين قيام بوده است! چرا كه نه تنها كوفيان كه خود طلايه دار دعوت حضرت بودند، بلكه مردم ديگر شهرهاى اسلامى بويژه مكه و مدينه هم واكنش مناسب و پاسخ مثبت در برابر اين حادثه ازخود نشان ندادند و به رغم آنكه هنوز بيش از نيم قرن از رحلت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نگذشته بود، شاهد چنين جنايت و فاجعه اى بودند و دَم برنياوردند.
سپیده دم عاشورا
تربت حضرت سید الشّهداء بر اساس روایات موثّق آثار فراوانی دارد، از آن جمله:
1 - طبق روایات رسیده سجده کردن بر تربت حضرت حسین علیه السلام موجب قبولی نماز است، که امام صادق علیه السلام می فرماید:
السُّجُودُ عَلی تُربَة الحُسین علیه السلام یَخرِقُ الحُجبُ السَّبعة.
سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام هفت حجاب را از (منع قبولی آن) نماز بر می دارد.
2 - ذکر با تسبیح تربت سیّدالشّهداء برای هر ذکر چهل حسنه در نامه اعمال می نویسند، و حتّی بدون ذکر، تسبیح را در دست چرخاندن هر یک بیست حسنه دارد.
3 - هر گاه کام نوزاد را با تربت سیّد الشّهداء باز کنند مانند اکسیری که مس را به طلا مبدل می سازد و وجود نوزاد را از هر پلیدی دور نموده و محبّت اهل بیت رسول خدا(ص) را در دل او می کارد.
4 - بر لحد یعنی قبر هر میّتی که تربت کربلا باشد از عذاب قبر رهانیده می شود.
5 - تربت کربلا بر هر درد بی درمانی شفا بخش می باشد کما اینکه بسیار تجربه شده است و در کتب مختلف ذکر گردیده است.
6 - خاک مقتل حسین بن علی علیه السلام حصن، یعنی حصار می باشد از هر آفات و هر گزندی، و هر کس آن را با خود حمل نماید، محفوظ خواهد ماند.
7 - آرام بخش تلاطم موّاج دریاهاست یعنی هرگاه دریا به تلاطم آید، و چاره از همه جا قطع گردد و کمی تربت کربلا بر آن بپاشند دریا آرام میگیرد.
8 - تربت مظلوم کربلا تحفه حوریان بهشت است آن گاه که در روز قیامت ماه و خورشیدی نیست تا نور افشانی کند و ظلمات محشر همه جا را فرا می گیرد، به دستور خداوند خاک کربلا که تربت سیّدالشّهداء علیه السلام می باشد برداشته شده و در بالای بهشت قرار داده می شود.و نور عظیمی از تربت آن حضرت همه جا را روشن می کند و همه دیدگان را خیره می سازد کما اینکه خورشید چشم انسان را می زند و کسی نمی تواند مستقیم به آن نگاه کند.
منبع: کشکول النور ، ج 1 ، ص 186
واقعه كربلا و روز عاشورا موضوعي است كه از زمان وقوع آن تاكنون همواره ديدگاه ها و نظرات انسانها از هر مذهب و مسلكي را به دنبال داشته و همگان متفق القول هستند كه همانند اين واقعه هرگز اتفاق نيافتده است.
هر كس واقعه كربلا و آن چه را كه در روز عاشورا اتفاق افتاد بخواند، يا از زبان كسي بشنود، به طور حتم از آن چه بر امام حسين (ع) و اهل بيت و اصحاب او وارد شده، عميقا محزون و متاثر خواهد شد.
از اين رو بار سفر برمي بندد وبه سوي آن حضرت سفري باطني و معنوي مي كند و به او جذب شده و با او همدردي و همدلي مي كند.
انديشمندان در طول تاريخ به عاشورا و كربلا همواره توجه خاص داشته و پيرامون آن نظرات گوناگوني ارايه كرده اند كه در اين نوشتار برآنيم تا گوشه اي از انديشه هاي آنان را بازگو كنيم.