برای آگاهی از قیام امام حسین (ع) و نتایج آن، این پرسش پیش می آید که آیا قیام حسینی به نتایج و اهداف خاصی دست یافت و واقعیتی را دگرگون ساخت؟ بسیاری از تاریخ دانان مدعی اند که قیام حسینی شکست خورد، زیرا برای جهان پیروزی سیاسی فوری بر نداشت . برای درک بهتر نهضت حسینی (ع) باید هدف ها و نتایج آن را خارج از پیروزی فوری و سریع و در دست گرفتن زمام امور جستجو کرد . نباید این انقلاب را مانند سایر انقلابات ملاحظه کرد بلکه باید نتایج آن را در امور زیر ملاحظه نمود . (1)
1 . در هم شکستن چار چوب ساختگی دینی که امویان و یارانشان تسلط خود را بر آن استوار ساخته بودند و رسوا ساختن روح لامذهبی جاهلیت، که روش حکومت آن زمان بود . از آن زمان که روح بی دینی در جامعه و در میان همه طبقات اجتماع شایع شده بود و بی آن که پرده از آن برداشته شود، و بی آنکه ساختگی بودن آن و دور بودن آن از دین در میان مردم بر ملا شده باشد، امام حسین (ع) تنها کسی بود که می توانست حکام را رسوا سازد و دوری بسیار این بدعت ها را از اسلام آشکار نماید . از این رو، قیام او حد فاصل بین اسلام و حکومت اموی بود و می توانست چهره حقیقی و آلودگی حکام اموری آن را نشان دهد .
2 . احساس گناه ناشی از شهادت جانسوز امام حسین (ع) و یارانش در کربلا موجی شدید از احساس گناه در وجدان هر مسلمانی برانگیخت . آنان پی بردند که می توانستند او را یاری دهند . اما از آن پس که با او برای قیام پیمان بستند او را یاری نکردند . این احساس گناه دو جنبه داشت: از یک سو، انسان را وادار می ساخت که گناهی را که مرتکب شده با کفاره بشوید و از سوی دیگر، نسبت به کسانی که او را به ارتکاب چنین گناهی واداشته بودند، احساس کنیه و نفرت کند . به طوری که انگیزه انقلاب های متعددی که در اثر قتل امام حسین (ع) بر پا شد، همان کفاره یاری نکردن به آن حضرت، و انتقام گرفتن از امویان بود .
این احساس گناه همواره بر افروخته بود و در هر فرصتی انگیزه انتقام از بنی امیه و قیام بر ضد ستمگران بود .